تعريف چوب:
تعريف چوب بسته به اينكه اين ماده را در چه قسمتي بخواهيم مورد استفاده قرار دهيم فرق مي كند و به طور كلي مي توان سه تعريف براي آن به كار برد.
1- تعريف گياه شناسي:
چوب عبارت است از مجموعه اي از بافت هاي ثانويه لينين شده گياهان آوندي كه در بين مغز و لايه زاينده (كامبيوم) ساقه و ريشه و شاخه ها قرار مي گيرد.
2- تعريف تجاري:
چوب عبارت است از قسمت هاي داخلي ساقه، ريشه و شاخه درختان و درختچه ها كه قابل تبديل براي استفاده در مصارف گوناگون مي باشد و مي توان با كار كردن بر روي آن به ارزش و مرغوبيت آن افزود.
3- تعريف صنعتي:
چوب عبارت است از ماده اي جامد و متخلخل فيبري شكل، كه داراي ساختمان سازمان يافته اي است و از هر طرف نايكسان و ناهمگن مي باشد.
مواد استخراجي تا 5% وزن خشك چوب شامل:
– مواد معدني مانند كربنات كلسيم، اسيدهاي آلي
– هيدروكربورهاي چرب و معطر
– ترپن ها، صمغ ها و كائوچو
– كينون ها و مواد رنگي
– آلكالوئيدها(سم ها)
– هيدرات كربن مانند نشاسته و قندها و…
مواد استخراجي را از طريق تقطير چوب و افزودن موادي بر آن از چوب جدا مي كنند، كه در اثر اين عمل موادي مانند ذغال اكتيو، اسيد استيك و صمغ واكس به دست مي آيد.
در مجموع عناصر عمده تشكيل دهنده چوب شامل:
– 50% كربن
– 43% اكسيژن
– 1.6% هيدروژن
– 0.2% خاكستر
– 0.04% ازت
استحكام در چوب به دو عامل بستگي دارد:
1- ميزان فيبر موجود در واحد ساختمان ها از آن چوب
2- ضخامت جداره چوب ها مي باشد
بنابراين اگر در چوبي ميزان فيبر بيشتر باشد آن چوب سنگين و سخت تر است كه بر اين اساس مي توان گفت سبك ترين چوب، چوبي است به نام باندا يا بالسا با جرم حجمي 19./. و سنگين ترين چوب چوبي هست با نام كليستانتانوس با وزن مخصوص 1.2 كه در آب غرق مي شود.
بر اين اساس مي توان درختان را به سه قسمت تقسيم كرد:
1- درختان سبك؛ مانند: صنوبر، نم دار، بيد، تبريزي، كرك.
2- درختان متوسط؛ مانند: راش، افرا، گردو.
3- درختان سنگين؛ مانند: بلوط، چندل، سخدار و انجيلي.
عوامل موثر در خاصيت ارتجاعي:
پارانشيمر ها مهم ترين عوامل در خاصيت ارتجاعي در چوب ها مي باشند. بر اين اساس چوب هايي كه بافت پارانشيمري زيادي دارند خاصيت ارتجاعي قابل توجهي دارد؛ مثل:
چوب زبان گنجشك: استفاده در ميله پارالل، بارفيكس، چوب اسكي، تخته پرش، تخته شيرجه.
چوب آزاد و افرا: توليد وسايل ورزشي.
چوب سرخدار: در توليد كمان.
چوب پيسه آ: تار.
چوب آپيس: براي ويولن.
چوب توت: براي تار و سه تار.
چوب گردو: براي سنتور مناسب است.
خصوصيات فيزيكي:
1- وزن مخصوص: نسبت وزن به حجم بستگي به رطوبت دارد چوب اما به طور كلي در چوب سنگيني با لختي رابطه مستقيم دارد يعني هر جا كه مايل باشيد از چوب محكمي استفاده كنيد مجبوريد از چوب سخت بهره برداري كنيد.
2- رنگ چوب: دوام چوب ها با تيرگي آنها رابطه مستقيم دارد همچنين درون چوب از بيرون آن تيره تر و لايه هايي تشكيل شده در چوب بهاره روشن تر از چوب تابستانه است رنگ چند چوب مهم عبارتند از:
تبريزي (سفيد)، صنوبر (كرم)، شمشاد (زرد ليموئي)، اوكاليپتوس (قهوه اي مايل به قرمز)، گردو (خاكستري مايل به قهوه اي تيره)، آبنوس (سياه).
3- مقاومت و هدايت الكتريكي و حرارتي چوب: بايد بدانيم چوب ها از عايق هاي مناسب حرارتي و الكتريكي مي باشند و در كاربرد بسياري از آنها مربوط به خاصيت چوب مي باشند؛ مانند: دسته سيخ كباب، كتري، ساختمان سازي از آنها استفاده مي كنند. خاصيت ديگر آنها خاصيت آكو ستيك است، گچ هم بعد از چوب داراي اين خاصيت است و همين پارچه و ساتن و پرده هاي مخملي و شانه تخم مرغ هم جاذب صوت هستند.
خواص مكانيكي چوب ها:
1- سختي چوب: ميزان مقاومت چوب در برابر نفوذ يك جسم. سفتي و سختي دو امر متمايز است. (سفتي يعني مقاومت در برابر گسيختگي و شكست) بايد بدانيم ميزان سختي چوب با وزن مخصوص آن رابطه مستقيم و با افزايش رطوبت رابطه معكوس دارد و ميزان سختي چوب عامل بسيار مهم مي باشد همچنين ميزان رطوبت.
2- مقاومت خمشي: استفاده از چوب ها در ساخت سقف منازل، تيغه هاي برقي، پل ها و… مي گردد و آخرين پارامتر مكانيكي تحمل در برابر كشش و فشار است.
تأثير رطوبت در چوب:
سه نوع رطوبت داريم:
1- آب بنيادي: كه در ساختار مولكولي چوب است.
2- آب آغشتگي: صفر درصد تا 30% است، از مهم ترين رطوبت ها در چوب.
3- آب آزاد: 30% تا حداكثر 200% مي باشد يعني هر چوب كاملا خشك تا 2 برابر وزن خودش آب جذب مي كند. بنابر اين چوب به عنوان ماده اي متخلخل و اسفنجي با محيط خود در تبادل رطوبتي است. (اگر رطوبت بيشتري داشته باشد پس مي دهد و اگر از محيط خشكتر باشد رطوبت را جذب مي كند)
يكي از مهم ترين گرفتاري هاي صنعت چوب جلوگيري از اين تبادل رطوبتي است. زيرا موجب دفرم شدن و كج شدن محصولات چوبي مي باشد. چنانچه چوبي آب خود را از دست بدهد به نام هم كشيدگي و چنانچه رطوبت را جذب كند به آن واكشيدگي معرفي مي شود از 30%.
محاسن چوب:
1- عايق حرارتي و برودتي است.
2- مقاومت مكانيكي نسبتا خوب و خاصيت ارتجاعي واقع در ضربه.
3- قابليت پرداخت سطحي، رنگ پذيري، كنده كاري و برش.
4- امكان تصحيح خواص (مواد ضد حريق، ضد رطوبت و ضد قارچ).
5- ارزاني، دردسترس بودن و سهولت ساخت.
6- تجديد پذيري مجدد درخت بعد از برش.
7- عدم آلودگي محيط و يا برگشت مجدد به محيط (طبيعت).
8- خاصيت آكوستيك.
معايب ناشي از خشك كردن چوب:
1- شل شدن و لق شدن گره ها.
2- تغيير ابعاد.
3- چين خوردگي و كج و معوج شدن چوب.
عيوب ذاتي چوب:
1- سنگيني نسبت به مواد مصنوعي
2- حمله موجودات زنده (قارچ ها، جوندگان، حشرات)
3- قابل اشتعال بودن
4- عدم امكان استفاده مجدد به شكل اوليه
5- شكست و گسيختگي
6- عدم همگني
7- ضعف اتصال
روش هاي محافظت از چوب
روش سنتي:
1- نيم سوز كردن: حمله عوامل زنده و رطوبت را خنثي مي كند.
2- ماليدن روغن هاي نباتي و حيواني: به جداره خارجي چوب روغن مي مالند كه از رطوبت جلوگيري مي كند ولي در مقابل حريق و عوامل زنده موثر نيست چون روزي اين ماده شستشو مي شود. (دائمي نيست) به روش غوطه وري به مواد نفتي آغشته مي كنند.
3- خشك نگه داشتن چوب.
روش هاي جديد محافظت از چوب بر دو عامل استوار است:
1- استفاده از مواد شيميايي كه چوب را در برابر تمام تهديدات محافظت مي كند و به جاي رويه چوب مواد را به عمق چوب تزريق مي كنند.
براي نگه داري چوب از چه موادي استفاده مي شود؟
1- كروزت: از مهم ترين محافظت كنندگان چوب كه از تقطير زغال سنگ به دست مي آيد. اين ماده تركيبي سمي و چوب را در برابر عوامل زنده محافظت مي كند و ماده اي است پايدار و غير قابل شستشو كه از چوب خارج نمي شود. هم به صورت خالص و هم به صورت تركيب با قير يا نفت استفاده مي شود.
2- پنتاكلروفنل: از ديگر محافظ هاي روغني چوب است كه به جاي كروزت و به همراه نفت استفاده مي گردد.
3- نمك هاي فلزي: از محافظت كننده هاي محلول در آب مي باشند؛ مانند: آرسنات مس كرماته شده و يا كلر روي كرماته شده.
مواد پليمري مانند PEG كه به عنوان قشري، روي چوب را مي گيرد و از تبادلات مكانيزم چوب و عوامل زنده جلوگيري مي كند. برعكس آنچه كه به عمق چوب تزريق مي شود ماده اي است ضد حريق يعني از گسترش شعله جلوگيري مي كند.
علاوه بر روش هاي فوق روش هاي ديگري نيز وجود دارد كه با هدف دو گانه استفاده شده و تا حدي موجب محافظت از چوب مي گردد؛ مانند: رنگ كردن چوب و زدن لاك و الكل يا استفاده از پليمر.
انواع برش در چوب
1- برش شعاعي
2- برش مماسي
درز كردن: يعني قرار دادن قطعات كوچك چوب در كنار هم و اتصال آنها به منظور رسيدن به سطوح بزرگ تر. نكته اساسي نحوه قرار دادن چوب در كنار هم است به صورتي كه عكس العمل هاي منفي آن به حداقل برسد؛ و نكته اساسي در اين راه استفاده از چوب هاي مشابه در كنار هم است. (سوزني – سوزني، پهن برگ – پهن برگ، جوان – جوان، پير – پير، درون چوب – درون چوب، شعاعي – شعاعي)
اتصالات قطعات در چوب:
همان گونه كه گفته شد عليرغم پلاستيك، شيشه و فلزات نمي توان چوب را ريختگري نمود و قطعات يك دست ساخت. بنابراين ابتدا چوب را به قطعات كوچك تقسيم كرد و آنها را جهت ساخت به يكديگر وصل كرد. وصل كردن به سه روش صورت مي گيرد هر چند سه روش به صورت توام انجام مي شود.
الف) استفاده از اتصالات چوبي: يعني ايجاد فرم هاي هندسي خاص در قطعات چوبي كه مي خواهيم به هم وصل كنيم. اين فرم هاي هندسي ضمن ايجاد استحكام كافي موجب افزايش سطح تماس مي گردد؛ مانند: فاق و زبانه، اتصال فارسي، نيم نيم، گوه فرانسوي، اتصال انگشتي و اتصال دم چلچله.
ب) استفاده از اتصالات شيميايي: منظور اتصالات قطعات چوبي كه با استفاده از چسب ها صورت مي گيرد. چسب ها هم مي توانند منشاء طبيعي داشته باشند (حيواني – گياهي – معدني) و هم مي توانند به صورت مصنوعي توليد شوند؛ مانند: چسب هاي آمين و پلاست.
ج) اتصالات فلزي: منظور استفاده از قطعات كوچك فلزي به منظور افزايش استحكام در اتصال است؛ مانند: انواع ميخ ها- پيچ ها- پرچ ها- پنس ها- منگنه و گونيا و….
چوب و محصولات فرعي چوب:
1- چوب ماسو: همان چوب خالص است كه از جنگل به دست آمده و به قطعاتي مشخص برابر نياز بريده مي شود. قطعات بريده شده از بزرگ به كوچك. شامل گرده بينه (استوانه كامل)، بينه (نيم استوانه)، چهار تراش (تبديل مقاطع دايره به مربع)، الوار، نيم الوار، تراور، قنداق، بازو، تخته.
2- تخت چند لا: با قرار دادن لايه هاي نازكي از چوب برروي هم و چسباندن آنها به يكديگر به نحوي كه در هر دو لايه مجاور امتداد فيبرها عمود بر هم باشد تخته چند لايه ايجاد مي شود كه به خاطر اين وضعيت تخت چند لا از مرغوبيت بيشتري برخوردار است و مطمئن ترين محصولات چوبي است كه كمترين واكنش را در برابر رطوبت دارد.
3- تخته خورده چوب: اصطلاحا به آن نئوپان گفته مي شود و جهت ساخت آن سر شاخه هاي درخت را با چوب ضايعاتي خورد كرده و سپس از دانه بندي با چسب آغشته نموده و برروي دستگاه پرس مانند لايه اي مي ريزين كه پس از انجام عمليات پرس به تخته اي صاف و محكم تبديل مي شود و پس از دور بري روانه بازار مي گردد. با اين روش مقادير قابل توجهي از چوب صرفه جويي شده است و از نابود شدن نجات يافته اند.
4- فيبر: چنانچه چوب هاي ضايعاتي را به پودر تبديل كرده و از آن خمير بسازند (خمير چوب + خمير كاغذ باطله) و سپس به آن آهار اضافه كنند (منظور اضافه كردن پارافين جهت افزايش مقاومت آن به رطوبت است). خميري به دست مي آيد كه اگر آن را روي دستگاه پرس ريخته و عمليات پرس انجام شود تخته اي خشك، محكم و استخواني به نام فيبر به دست مي آيد.
5- خمير چوب: از آن در توليد الياف نيم مصنوعي (الياف بازيافته) استفاده مي گردد؛ مانند: الياف ويسكوزيون كه از خمير سلولزي درختان صنوبر، كاج، سرو به دست مي آيد.
6- زغال چوب: مهم ترين كاربرد غال چوب استفاده از آنها در تصفيه كننده ها است. لذا زغال در تصفيه آب خانه ها و جهت ساخت ماسك ها كاربردي وسيع دارند و علت آن متخلخل بودن زغال و وسيع بودن سطح تماس آن با سيال است.
7- ساخت كاغذ و مقوا: چوب ماده اي است طبيعي كه 50% سلولز و 30% ليگنين (سيمان چوب) و 20% باقي مانده آن را انواع هيدروكربن ها اشغال مي كنند. در يك كلام ساخت كاغذ يعني جدا نمودن مواد مزاحم ليگنين و هيدروكربن ها و سپس دادن آرايش جديد به الياف سلولزي خميري شكل است، جدا سازي ليگنين و هيدروكربن ها به وسيله مواد شيميايي بي سولفيت ها يا هيپوكلريت سديم يا پراكسيد اكسيژن صورت مي پذيرد. از كاغذ هاي مهم مي توان به اينها اشاره كرد:
1-كاغذ گراف: همان كاغذ قهوه اي رنگ محكم و بادوام است كه از چوب سوزني برگ ها به دست، آمده و كاربرد بسيار وسيعي دارد به خصوص در بسته بندي.
2-كاغذ پوستي: با عبور كاغذ از حمام اسيد سولفريك ديواره هاي سلولزي ژله اي شده؛ لذا سخت و مقاوم مي گردد و بنابراين كاغذي است نيمه شفاف و بسيار مقاوم در برابر پاك كردن.
3-كاغذ كالك: كاغذي محكم، صاف و نيمه شفاف جهت ترسيم نهايي. (ترسيمات مركبي)
4-مقوا: چنانچه ضخامت كاغذ از مقدار مشخصي بيشتر باشد به آن مقوا گفته مي شود اما مهم ترين مقوا موجود مقوايي است به نام مقواي فلوتينگ يا كنگره اي يا كاروگيت كه در صنعت بسته بندي به ميزان بسيار زيادي از اين مقوا استفاده مي نمايند. رمز استحكام اين مقوا سه لايه بودن و وجود لايه كنگه اي در بين دو لايه پاييني و بالايي است كه بر اين اساس مي تواند مقدار بسيار بيشتري مقاومت از خود نشان دهد.
روش هاي فرم دهي به چوب:
1- برش: از بديهي ترين روش هاي فرم دهي چوب مي باشد كه تجهيزات مهم آن؛ مانند: اره فلكي، اره مته كاري، لايه كن كه چوب را به شكل هاي متفاوتي مانند: ورق، مقوا، تخته تبديل مي نمايد.
2- كنده كاري: يعني چوب، داراي قابليتي است كه مي توان قطعاتي را از آن كنده بدون اينكه ترك خورده به، كنده كاري روي چوب حكاكي و روي سنگ حجاري گويند. ساخت قالب ها و مهره ها و حجم ها و نيم برجسته ها و منبت كاري مربوط به اين روش شكل دهي است.
3- خراطي: منظور ايجاد شكل هايي در چوب كه آن شكل ها از لحاظ خصوصيت هندسي داراي محور تقارن هستند. پايه ميز ها و ميله نرده ها به روش خراطي ايجاد مي گردد. (تشابه با ماشين كاري در فلزات دارد)
4- فرز كاري (ابزار زدن): منظور ايجاد فرمي خاص در امتداد يك پروفيل چوبي است.
5- خم كاري: بايد بدانيم كه خشك بودن چوب به علت وجود ماده اي به نام ليگنين يا سيمان چوب است. چناچه چوب را به مدت طولاني در آب غوطه ور باشد و از آن بهتر، اگر چوب را بجوشانيم ماده خشك ليگنين ژله اي نرم و قابل انعطاف مي گردد و بنابر اين در اين حالت مي توان به ميزان مشخصي چوب را انحنا بخشيد (صندلي ها فرنگي). البته اگر قطعه چوب كوچكي باشد با غوطه ور بودن در آمونياك هم مي توان به طور قابل ملاحظه اي حالت خم پذيري در آن به وجود آورد.
كاربرد چوب هاي مختلف:
1-چوب بلوط (سخت و محكم): مناسب براي روكش گيري (با عرض كمتر از 1mm)، بشكه سازي، پاركت سازي، كف پوش ساختن تخته هايي كه بر روي سقف خانه ها در مناطق پر باران نصب مي شوند، (مقاوم در برابر رطوبت و به كارگيري در اسكله سازي و بنادر، استفاده در انواع مبلمان، كتابخانه، ميز و صندلي و… ساخت تراورز (چوب هاي نصب شده در زير ريل راه آهن)، ساخت دسته افزار و وسايل، استفاده در ساخت واگن و كشتي سازي و همچنين به عنوان تيرهاي شبكه مخابراتي (بعد از اشباء شدن چوب) كاربرد دارند.
2-چوب راش: چوبي است نيمه سخت و سنگين و خوشتراش با قابليت تورقي بسيار مناسب، مناسب براي روكش گيري الوارگيري، پاركت تراورز، تخته چند لايه، صنايع مبلمان (به خصوص مبلهاي خميده)، قايق سازي.
3- چوب افرا: چوبي است سخت، سنگين، راست تار، خوشكار، سبك و شكننده و قابل تورق و مناسب براي صنايع كف پوش و روكش سازي، ساخت تخته چند لايه، قالب كفش، ساخت لوازم مهندسي، پوشش سطوح بزرگ، ديوار ها و رويه ميزها و تخته خرده چوب، قابليت كنده كاري و ظريف كاري، مجسمه سازي، مبلمان و خراطي.
4- چوب ملچ: از جمله چوب هاي زيبا، خوش نقش و دكوراتيو ايران مي باشد. در درجه اول مناسب براي صنايع روكش سازي مي باشد، همچنين ساخت تخته چند لايه، درهاي ماسيو (چوب خالص)، ادوات ورزشي و خراطي پايه ها و نرده ها كاربرد دارد. ملچ چوبي نيمه سنگين و نيمه سخت، راست تار و خوشكار با قابليت تورق عالي است.
5- چوب آزاد: به دليل وجود خاصيت ارتجاعي و ارتعاشي (الاستيسيته) در مواردي از جمله ساخت وسايل ورزشي قابل ارتجاع (تخته پارالل و بارفيكس)، پاروي قايقراني، تخته زير فنر اتومبيل، همچنين ساخت وسايل موسيقي (سنتور) كاربرد دارد. آزاد چوبي سنگين و با دوام است.
6- چوب صنوبر و تبريزي: چوبي راست تار، نيمه سبك و خوشكار و قابل تورق است كه به عنوان تيرهاي مخابراتي، تير ساختماني، كبريت سازي، ساخت وسايل كشاورزي، جعبه سازي و ساخت قفسه بندي كاربرد دارد و كاغذ سازي و تبريزي براي سنبه كاري مناسب است.
7- چوب گردو: چوبي نيمه سبك و نيمه نرم، قابل تورق، راست تار، خوشكار و بسيار بادوام است. چوبي است با مقبوليت جهاني بارگه ها و نقش و نگار بسيار زيبا، صيقل پذير و همگن مي باشد و رنگ پذيري و قابليت كنده كاري خوب داشته و در صنايع مبلمان گران قيمت، ساخت پاركت، قنداق تفنگ، روكش سازي، مجسمه سازي، ابزار آلات موسيقي و… پوست گردو در صنايع رنگ رزي و برگ آن خاصيت ضد عفوني كنندگي دارد.
8- زبان گنجشك (ون): چوبي محكم، قوي، بادوام، نسبتا ارزان با خاصيت الاستيكي زياد كه كم پيچ بر مي دارد و در ساخت چهار چوب و درب، ساز ويلن، روكش و ساخت وسايل ورزشي (چوب اسكي) به كار برده مي شود. (كرم مايل به قهوه اي)
9- چوب ممرز: در ايران گسترده گي زيادي دارد و چوبي مقاوم و با دوام سخت و سنگين است كه به عنوان تراورز و تيرك هاي معادن زغال سنگ، زغال گيري، ساخت واگن و همچنين در ساخت كاغذ كاربرد دارد. مقاوم به سايش است.
10- توسكا: چوبي سبك، نرم، راست تار، خوشكار، زير بافت و قابل تورق مي باشد كه در تخته چند لايي مخصوصا لايه هاي وسطي، جعبه سازي، مدل سازي، اسكلت مبلمان كاربرد دارد.
11- نمدار (زيسنون- زير نون): جهت ساخت روكش، تخته چند لايه، مجسمه سازي، خمير كاغذ، ساخت وسايل تزئيناتي، مداد سازي و كارهاي ساختماني كاربرد دارد.
12- چنار: چوبي سخت و راست تار، كم دوام، با قابليت ميخ خور خوب، در ساخت مبلمان و غربال، روكش سازي و همچنين ستون معابد و مساجد كاربرد دارد. پرداخت پذير و با برش بدون پودر. (كارهاي ظريف)
13- چوب ساج: چوبي سنگين، روغني، خوش تراش و زيبا كه از آن در ساخت مجسمه هاي چوبي استفاده مي گردد.
14- چوب كاج: چوبي نرم، راست تار، سبك كه كم دوام است و زود مي پوسد، و از آن براي ساخت جعبه، مبلمان و همچنين كاغذ سازي استفاده مي شود.
15- چوب گلابي (امرود): چوبي سخت و مقاوم با دوام، راست تار، صاف،سنگين كه در ساخت ابزارهاي چوبي دقيق (مانند خط كش)، قاب سازي و ادوات چوبي وهمچنين در ساخت مهر (مهر قالب پارچه قلمكار) به كار مي رود.
16- چوب آبنوس: چوبي بسيار سخت و سنگين بوده كه داراي استحكام فراوان مي باشد لذا كم ياب و گران مي باشد و از آن در ساخت خاتم (به عنوان مثلث هاي سياه رنگ) استفاده مي شود.
17- چوب توت سفيد: چوبي سخت، سنگين، راست تار و بادوام است كه در ساخت روكش، ابزار چوبي منزل، خاتم كاري و ساخت سازهاي موسيقي كاربرد دارد.
18- چوب سرو: چوبي بسيار نرم و سبك كه به آساني قابل كار كردن و رنگ آميزي مي باشد و از آن بيشتر براي پوشش داخلي ديواره ها در كابين و ساختمان استفاده مي شود. (قرمز مايل به قهوه اي)
19- نارون: چوبي محكم، سنگين، مناسب براي هواي مرطوب با نقوش زيبا كه از آن اغلب روكش تهيه مي كنند و به علت خاصيت خم پذيري براي كارهايي كه پيچاندن چوب لازم باشد به كار مي رود.
20- چوب ارسي: چوبي سخت، معطر، محكم و قوي كه به آساني خم مي شود و زود مي پوسد براي مبلمان سازي كاربرد داشته و براي خراطي بسيار مناسب است.
21- چوب انجيلي: بسيار سخت با وزن مخصوص بالاست شكننده بوده و براي ستون معادن و تونل ها و اشياء مقاوم به سايش (قرقره، دوك نخ ريسي، پاشنه كفش) به كار مي رود.
22- چوب شمشاد: از چوب هاي بسيار سخت، متراكم و سنگين و بادوام كه در ساخت صنايع دستي و ادوات مهندسي لوازم خانگي كاربرد دارد.
23- ماهون: چوبي نيمه سخت و نيمه مستحكم با سنگيني متوسط كه از آن براي ساخت مبلمان گران قيمت استفاده مي شود. از جمله زيباترين چوب هاي جهان است.
24- سرخدار: چوبي سخت و سنگين و مقاوم در برابر حشرات كه در منبت كاري، قايق سازي و مصنوعات تزئيني كاربرد دارند.
انواع چوب هاي مناسب در ايران |
موارد كاربرد |
افرا، ملچ، آزاد، زبان گنجيشك، گردو، راش، گلابي، گيلاس وحشي |
مبل سازي و تزئينات |
راش، توسكا، چنار، نارون، زبان گنجيشك، تبريزي، اقاقيا، كاج معمولي |
نجاري |
سرخدار، افرا، انجيلي، شمشاد (خراطي)، گردو (قنداق تفنگ)، توت، گلابي، سيب، اقاقيا، نمدار، زيتون |
مدلسازي، مجسمه سازي، خراطي |
تبريزي (خمير مكانيكي)، نمدار، لرگ، راش، توسكا، افرا |
كاغذ سازي |
صنوبر ها، لرگ، افرا، راش، ممرز |
تخته فيبر |
صنوبرها، لرگ، نمدار، افرا، انجيلي |
تخته خرده چوب |
گردو، افرا، ملچ، راش، توسكا، زبان گنجيشك، تبريزي، صنوبر |
تخته چند لايه |
توسكا (قايق)، آزاد (پارو) |
قايق و ساختمان هاي دريايي (مقاومت در برابر رطوبت) |
تبريزي (سقف)، نارون (پله)، راش (درو پنجره)، آزاد و رزبين (معدن)، ممرز، انجيلي |
ساختمان و معادن |
كاج ايراني و توسكا (صندوق سازي)، زبان گنجيشك (حلقه چرخ ملخ هواپيما)، راش (عرابه سازي)، سفيدار، راش و اقاقيا (دسته ابزار)، شمشاد و انجيلي (قرقره سازي)، كاج (بشكه)، راش، ممرز و انجيلي (تراورز راه آهن)، توت و افرا (سازهاي موسيقي)، تبريزي (كبريت)، كاج (بشكه) |
اجزا و قطعات خاص |